پارت چهل و دوم

زمان ارسال : ۸۴ روز پیش

فصل 14

شاهرخ همان‌‌طور که در خانه قدم می‌‌زد برای چندمین بار نام سهند را در گوشی لمس کرد. پس از چند بوق تماس برقرار شد و صدای آرام و خونسرد سهند را از آن‌‌سوی خط شنید:

ـ سلام بابا.

صدای عصبانی شاهرخ گوشی را پر کرد:

ـ هیچ ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید